مقدمه
نظریه متعدد و متنوعی برای تبیین فرایند شکل گیری و عوامل پدیدآیی رضایت شغلی ارائه شده اند.
انگاره «آمادگی افزایی اعتباری» بر پایه مطالعه نگارنده پیرامون شناسایی انتظارات شغلی در سطح کلان فراهم آمده است و شامل سه حیطه اساسی می شود:
- آمادگی شغلی
- حرفه اندوزی
- اعتبار محیطی
هر یک از این حیطهها، سهمی از رضایت شغلی را به خود اختصاص میدهند. هیچگونه رضایت و خشنودی حرفهای حاصل نمیآید مگر آنکه حداقل یکی از این سه حیطه وجود داشته باشد و نهایت رضایت شغلی، زمانی تحّقق مییابد که تمامی این سه حیطه برای یک شاغل فراهم آید.
حیطههای یاد شده هر کدام دارای عوامل و عناصری هستند که به تفصیل آنها را بررسی میکنیم:
1. آمادگی شغلی
منظور از آمادگی شغلی، مجموعه عوامل و عناصری است که یک شاغل را در بدو انجام کار، برای اشتغال آماده میسازد. عوامل مزبور را می توان در سه طبقه جای داد: علاقه، استعداد و شرافت
علاقه
بی تردید یکی از شروط اساسی آمادگی شغلی، وجود رغبت و انگیزه نسبت به آن شغل است. ضعف در انگیزه شغلی و رغبت حرفهای، به همان اندازه رضایت حرفهای را کاهش میدهد.
استعداد
برای احراز آمادگی شغلی، وجود علاقه به تنهایی کفایت نمیکند؛ بلکه لازم است که یک شاغل از توانایی و قابلیّت انجام آن شغل نیز برآید؛ یعنی از استعداد حرفهای بر خوردار باشد. استعداد شغلی رابطه نزدیکی با «تناسب شغل با رشته تحصیلی» فرد دارد. به نظر میرسد که در غالب موارد، رشته تحصیلی فرد بتواند از قابلیت حرفهای وی پیش بینی شایستهای در دست نهد.
شرافت
یکی از شرایط آمادگی شغلی، وجود نظام ارزشی مثبت و نگرش مساعد است. هرچه یک فرد برای شغل خویش، ارزش و منزلت و اعتبار بیشتری قائل باشد، برای انجام آن کار آمادگی بیشتری دارد. پیشههای گوناگون بر اساس نقطه نظر افراد مختلف، از حیث شرافت و منزلت متفاوتند. انجام برخی از شغلها بر پایه نظام ارزشی فردی و اجتماعی ظرافت بیشتری دارند. روشن است که قائل شدن به شرافت شغلی برای یک پیشه، امری متفاوت از علاقه و رغبت شغلی است.
2. حرفهاندوزی
حیطه شغلآموزی و یا حرفهاندوزی شامل مجموعهای از عوامل و عناصر خاصّ است که دومین حیطه مؤثر در رضایت شغلی را تشکیل میدهد، این عناصر در سه طبقه جای میگیرند: ارزش تحقیق، آگاهی، و امکان تجربه در کار
ارزش تحقیق
موقعیّتهای شغلی خاصی که برای انجام تحقیقات، مطالعات و پژوهشها و کسب آگاهی کارکنان، ارزش و اهمیّت برجستهای قائل میشوند، شرایط مطلوبی را برای ارتقاء مهارتهای شغلی و حرفهاندوزی فراهم می آورند. ارزشگذاری برای تحقیق دو پیامد عمده و مؤثر در رضایت شغلی دارد:
- ارضای نیاز معنوی
انجام فعّالیت و کار در هر سطح و ردهای، کم و بیش بخشی از نیاز های معنوی آدمی را ارضاء میکند. در واقع پیشه یک فرد، تلاشی در جهت برآوردهسازی نیازهای درونی و ذاتی وی است. به نظر میرسد که محیطهای سازمانی خاصّی که برای تحقیق و پژوهش، اهمیّت بالایی قائلند، بیش از سایر موقعیّتها این نیاز معنوی را ارضا می سازند؛ از این رو، رضایت شغلی کارکنان خود را بالا می برند.
- ارزشگذاری برای فعّالیتهای شغلی
باید تأکید کرد که ارزشگذاری برای تحقیقات در سازمانها و موقعیّتهای شغلی، پا به پای ارزشگذاری برای فعّالیتهای شغلی کارکنان است. در این محیطها، هرچه انجام مطالعات و تحقیقات، اقدامی ارزشمندتر محسوب میشود. فعّالیتهای حرفهای کارکنان نیز مورد احترام و توجه بیشتری قرار میگیرد. بدین ترتیب، شرایط را برای یکی از اساسی ترین عناصر رضایت حرفهای یعنی «پیشرفت شغلی» فراهم می آورد. به تعبیر دیگر هرچه فعالیتهای یک کارمند از نقطه نظر سازمانش، ارزشمند تر تلقی شود، شرایط برای پیشرفت شغلی و ارتقای حرفه ای وی نیز بیشتر فراهم می گردد و او از شغلش، خشنودی افزونتری کسب می کند.
آگاهی
برای داشتن یک پیشه مشخص، وجود سطحی از آگاهی لازم است که بدون آن، امکان فعّالیت مثبت شغلی، حتی در پایینترین رده، میّسر نیست. از سوی دیگر هر اشتغالی کم و بیش به فرد شاغل، آگاهی جدید میدهد.
یکی از آثار و تبعات درخشان یک حرفه مناسب، توسعه معلومات و آگاهیهای شاغل در زندگی شغلی و غیر شغلی است. بساری از اطّلاعات و آگاهیها ممکن است از یک فعّالیت حرفهای پویا، ناشی شود. رایجترین موقعیّتهای در دسترس در کنار اشتغال، وجود شرایطی است که «امکان تحصیل بیشتر» را برای فرد فراهم میآورد. روشهای یادگیری در سنین بزرگسالی بسیار گوناگون و متنوّع است. دوره های توجیهی، آموزشهای جبرانی، آموزش ضمن خدمت برای تقویّت مهارتهای شغلی، فرصتهای مطالعاتی، مشارکت در دوره های تخصصی آموزش عالی به طور رسمی و صعود به مدارج رسمی عالیتر آموزشی و کسب عناوین تحصیلی بالا، همه و همه از جمله موقعیّتهایی است که در کنار یک اشتغال پویا و رضایتبخش وجود داد. پس هرچه امکانات تحصیل در کنار شغل بیشتر می شود، این انتظار و توقّع شغلی نیز بیشتر برآورده می شود و معلومات و آگاهیها و اطلاعات فردی تقویّت می یابند و رضایت شغلی کارکنان را افزایش می دهند.
امکان تجربه در کار
از عوامل عمده در تکوین رضایت شغلی وجود شرایطی است که تجربه و کارآزمودگی شاغل را افزایش می دهد. یکی از آثار درخشان تجربه و کار آزمودگی شغلی که خود سهم شگرفی در رضایت حرفه ای دارد؛ «تخصّص کاری» است. با ازدیاد تجربه حرفه ای، تخصّص، تسلّط و مهارت شغلی نیز بیشتر می شود. اما تجربه حرفه ای و کار آزمودگی شغلی تحت تأثیر عامل مهم دیگری است که آن هم از مؤلفه های اساسی رضایت شغلی به شمار می رود؛ یعنی «پویایی شغلی». پویای شغلی هر چه بیشتر شود، امکان تجربه در کار نیز فزونی می یابد. پویایی شغلی بستگی به دو عنصر بنیادین دارد:
- ثبات محیطی
ثبات محیطی شغلی به پویای در حرفه و پیشه کمک می کند. استواری و پایداری محیط شغلی، امکان فعّالیت و کوشش، تلاش و پویایی زیاد در کار را فراهم می آورد؛ چنان که ناپایداری و تزلزل محیط سازمانی موجب رخوت، سستی و کم کاری است. بدین طریق تجربه ای نیز در کار به دست نمی آید و تخصصی نیز حاصل نمی شود.
- تنوّع محیطی
یک محیط سازمانی متنوع نیز به افزایش پویایی حرفه ای مدد می دهد؛ همان گونه که یکنواختی محیط کاری، پویایی کارمند و شاغل را پایین می آورد. بنابراین بیشترین پویای شغلی در سازمانهایی وجود دارد که از محیط پایدار و متنوع برخوردارند و کمترین فعالیت و تکاپوی حرفه ای در محیطهای نا استوار و یکنواخت یافت می شود.
3. اعتبار محیطی
حیطه سوم «آمادگی افزایی اعتباری» اشاره به میزان هویّت معتبر کارمند در محیطش دارد. هرچه یک شغل، اعتبار محیطی بیشتری برای شاغل فراهم کند، در واقع هویّتش را ارتقا بخشیده و لذا رضایت حرفهای و خشنودی شغل بیشتری به او می دهد.
اعتبار محیطی سه حوزه از عوامل رضایت شغلی را در بر میگیرد:
- تأمین شغلی
- محیط اداری
- محیط اجتماعی
تأمین شغلی
یکی از نخستین خواستهها و ابتدایی ترین انتظارات هر کارمند و پیشهوری از حرفهاش، تأمین شغلی وی است. تأمین شغلی بستگی به دو عامل دارد: تأمین مالی و امنیت شغلی
- تأمین مالی
تأمین مالی شاغل اشاره به این دارد که وی در حدّ مکفی از دستمزدها و مزایای کافی برخوردار باشد. تأمین مالی و اقتصادی شغل با «فراهم بودن امکانات مادی» مرتبط به آن حرفه، پیوند نزدیکی دارد؛ یعنی پا به پای تأمین مالی، امکانات و ظرفیّتهای مادی نیز فراهم میشود.
- امنیّت شغلی
از انتظارات اساسی یک پیشهور یا کارمند از حرفهاش آن است که از امنیّت شغلی کافی برخوردار باشد. وجود امنیت شغلی به معنای تحقّق بخش قابل ملاحظهای از رضایت شغلی است. مؤلفهها و عناصر متعدّدی در تحقق امنیّت شغلی دخالت دارند که آنها را در چهار مؤلفه بنیادین جای میدهیم:
- آرامش روانی، امنیت شغلی یک کارمند به اندازه آرامشی است که از انجام آن حرفه به دست میآورد. هرچه فعّالیّتهای حرفهای، آرامش روانی فرد را به مخاطره بیاندازد و او را دچار تشویش، تنیدگی، و عدم تعادل کند، امنیت شغلیاش را نیز تهدید میکند.
- مشخص بودن آینده شغلی، روشنی وضعیّت حرفه ای یک شاغل در آینده و تضمین چنین آتیهای، آرامش روانی و امنیّت شغلی کارمند را افزایش میدهد. بخش قابل ملاحظهای از ناامنی شغلی کارکنان، مربوط به آن است که آینده حرفهای آنها روشن و مشخص نیست؛ لذا دچار بیم و تشویش و نگرانی میشوند.
- شرایط تشویق آمیز، سازمانها و محیطهای ویژه که شرایط تشویق آمیزی برای قعّالیتهای حرفهای کارکنان خود فراهم میآورند و پیشرفتهای شغلی آنها را مورد ترغیب و تقدیر قرار میدهند، در واقع امنیّت و آرامش شغلی آنها را ارتقاء میبخشند. پس امنیّت شغلی یک پیشهور به میزان وجود چنین شرایطی در سازمانش بستگی دارد. فقدان تشویق از سوی محیط شغلی نسبت به یک کارمند، بدین معناست که جایگاه شغلی و هویّت حرفهای و فعّالیتهای وی مورد علاقه و توجه سازمانی نیست؛ لذا فضایی از نگرانی و بیقراری بر روان و روحیه آن کارمند حاکم میشود و او را دچار ناامنی شغلی میکند.
- اعتبار اجتماعی، پیشههایی که اعتبار و حیثیّت اجتماعی بیشتری برای یک شاغل به همراه دارند، امنیّت شغلی آنها را نیز تقویّت میکنند. برخی از فعالیتهای حرفه یا از نقطه نظر اجتماعی، فاقد ارزش، شرافت و منزلت هستند و به همین اندازه صاحب آن حرفه را در نگرانی و اضطراب و تزلزل روانی قرار میدهند. بنابراین میزان امنیّت شغلی کارکنان به سطح اعتبار اجتماعی فعالیتهای حرفهای آنها بستگی دارد.
محیط اداری
وجود برخی از عوامل و عناصر در نظم اداری و ساختار سازمانی، مستقیماً بر روی رضایت شغلی کارکنان تأثیر میگذارد. این عوامل و عناصر را در دو حوزه کلّی طبقهبندی و بررسی میکنیم: عدالت و رسیدگی به امور کارکنان
- عدالت
حقّ طبیعی و اولیه هر فردی است که در جایگاه شغلی ویژه خود قرار گیرد. یکی از مصادیق گسترش عدالت در سطح کلان، به کار گماری افراد شایسته است. جایدهی بسزا و شایسته، معنای کلّی عدالت به شمار می آید. کسانی که در موقعیّت شغلی ویژه خویش جای میگیرند، عدالت حرفهای آنها فراهم و تأمین شده است.
تجانس معنوی و ذاتی میان یک فرد و شغل خاصّ وی، نمود و مصداقی از اصل بسط عدالت و دادگستری است. گاهی علاقه به شغل در همین وضعیّت افزایش مییابد و فرد با حرفهاش از حیث رغبت و گرایش درونی، سازگار میشود.
در محیط شغلی و پس از استخدام، گسترش عدالت به معنای آن است که میان کارکنان، تبعیض ناروایی انجام نگیرد. از جمله آن که کیفر، تنبیه، مجازات، توبیخ و استیضاح، متناسب و سازگار با خطا و جرم باشد و احکام قضایی از لحاظ تخلّفات اداری، به گونهای شایسته صادر شود.
جایدهی شایسته و به کارگماری بسزا بدین معنا، یکی از مهمترین و بنیادی ترین عوامل رضایت شغلی به شمار میآید.
- رسیدگی به امور کارکنان
هر کارمندی در هر محیط شغلی فضای سازمانی، کم و بیش دچار برخی مشکلات و گرفتاریهای شخصی است که او را رنج میدهد و موجب دلمشغولی وی میشود. رفع و برطرف سازی این گرفتاریها که بعضاً برون سازمانی هستند، دلگرمی کارمند را از محیط حرفهای اش فراهم می آورد و انگیزه «پیشرفت طلبی» وی را افزایش میدهد.
میزان و نوع رسیدگی به امور کارکنان، پیوند تنگاتنگی با «سبک مدیریت» سازمان دارد. در واقع شیوه مدیریت و سر پرستی موجود اگر بهینه باشد. بدان معناست که مسائل و مشکلات کارکنان و خواستههای شاغلان را در محور توجه خویش قرار داده است؛ به تعبیر دیگر، مدیریّت صحیح یعنی رسیدگی به مشکلات و گرفتاریهای کارکنان که هر دو عامل، مستقیماً رضایت شغلی را می افزایند.
رسیدگی به مشکلات سه اثر و پیامد ارزشمند اداری و سازمانی دارد که آنها موجب افزایش رضایت شغلی کارکنان می شوند:
- مدیریت صحیح، سبک مدیریت و شیوه سرپرستی مسؤولان و رؤسا بر روی خشنودی شاغلان مؤثر است. بسیاری از نارضایتیهای حرفهای ناشی از بکارگیری اسلوبهای ناپسند و روشهای نامناسب مدیریت است که باعث کناره گیری شغلی و یا تغییرات حرفهای کارکنان میشود. از سوی دیگر، برخی از جذّابیتهای شغلی پیشههای خاصّ، از نقطه نظر کارکنان، ناشی از وجود مدیران کارآمد و صاحب نفوذی است که به شیوه اقتضایی به اعمال سرپرستی می پردازند و خواسته های زیردستان خود را در محور فعالیتهای مدیریتی خویش قرار میدهند. پس سبک مدیریتی از عناصر اساسی میزان رضایت شغلی به شمار می آید.
- فضای شغلی مناسب، فضای اجتماعی یک سازمان و محیط شغلی اگر برای کارمند خوشایند باشد، رضایت حرفهای اش را افزایش می دهد. در چنین فضاهایی «برخورد نیک و گرم» میان کارکنان حکمفرماست. هرچه رسیدگی به مشکلات و خواستههای کارکنان بیشتر باشد. فضاهای سازمانی مطلوبتری در اختیار شاغلان می گذارد.
- پیشرفت شغلی، ارتقای حرفهای و پیشرفت شغلی کارکنان باعث رضایت و خشنودی آنها از کارشان میشود. پیشرفت طلبی حرفهای یکی از انگیزههای پایهای را در پیشه گزینی و پیگیری فعالیتهای شغلی تشکیل میدهد. هرچه به مشکلات و خواستههای کارکنان رسیدگی بیشتری شود، موقعیّت مطلوبتری برای پیشرفت شغلی آنها فراهم میآید. محیطهای سازمانی خاصّی که حسن برخورد میان کارکنان بر فضای آنها حاکمیت دارد نیز به ارتقای حرفهای هرچه بیشتر کارکنان یاری میکنند.
محیط اجتماعی
حیطه اعتبار محیطی نظریه «آمادگی افزایی اعتباری» یک مفهوم اجتماعی و برون سازمانی نیز دارد. از جنبه اجتماعی، مهمترین انگیزه پیشهیابی که تعیین کننده رضایت شغلی نیز هست، «خدمت به مردم» نام میگیرد.
اگر یک شاغل باور داشته باشد که او در پیشهای خاص بیش از سایر پیشهها در خدمت و یاری عموم مردم و آحاد جامعه است، رضایت و خوشنودیاش افزایش مییابد. یکی از انتظارات بنیادین هر پیشهور و یا شاغلی آن است که با انجام حرفهاش، به نوبه خود سهمی را در توسعه همه جانبه و پیشرفت عومی جامعه و کشورش بر عهده داشته باشد؛ یعنی بدین طریق «باعث پیشرفت کشورش شود». روشن است که فّعالیتهای حرفهای تنگاتنگ با «خدمت به مردم» پیوند بسیار نزدیکی با «پیشرفت اجتماعی» دارند. لذا هر کوششی که در مسیر خدمت به مردم باشد، کم و بیش به پیشرفت جامعه کلان نیز میانجامد.
جمع بندی
- آمادگی شغلی
- علاقه
- استعداد
- شرافت
- حرفه اندوزی
- ارزش تحقیق
- ارضای نیاز معنوی
- ارزشگذاری برای فعالیتهای شغلی
- آگاهی
- امکان تجربه در کار
- ثبات محیطی
- تنوع محیطی
- ارزش تحقیق
- اعتبار محیطی
- تأمین شغلی
- تأمین مالی
- امنیت شغلی
- آرامش روانی
- مشخص بودن آینده شغلی
- شرایط تشویق آمیز
- اعتبار اجتماعی
- محیط اداری
- عدالت
- رسیدگی به امور کارکنان
- مدیریت صحیح
- فضای شغلی مناسب
- پیشرفت شغلی
- محیط اجتماعی
- تأمین شغلی
سایر
- امنیّت شغلی
- فضای سازمانی - محی اجتماعی
- عدالت حرفهای - محیط اداری
- تعامل پيوندجويی و عدالت اجتماعی - محیط اجتماعی
- تعامل شخصيّت و پيشه در پويايی شغلی - امادگی شغلی و حرف اندوزی
- هويّت يابي شغلي و بهداشت روانی - آمادگی شغلی
- اشتغال، انسان و فرهنگ - محیط اجتماعی